بنام خدای شهیدان
شلمچه دلتنکـــــــــــــک است
خدای من؛من به شلمچه امده ام یاکربلا.همین شباهت شلمچه به کربلاست که درهرگوشه وکنار ان فردیاجمعی رامیبینم که باتضرع برخاک نشسته اند وزیارت عاشورازمزمه می کنند((السلام علیکیااباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک جمیع سلام الله ابدا مابقیت وبقی الیل والنهار))حال وهوای شلمچه حال وهوای غریبی است به هنگام غروب توراباخودبه کربلا سال60هجری می برد.غروب شلمچه حکایتی دیگراست حکایتی که رازسرخ بودن خاکش رابازگومی کندحکایت سرخ ترین پروازهابه اوج؛به بلندترین اسمان ها.غروب شلمچه دلتنگی هایش رابیشترنمایان میکند.شلمچه دلتنگ شهدای کربلای5است؛دلتنگ شب های کربلای8رمضان ؛دلتنگ شهدای بیت المقدس؛شلمچه درفراق شهدایی که روزی درمعرکه اش محشر به پا کرده بودنددلتنگ است.غروب شلمچه فرصت مغتنم تری برای نجواها وراز ونیاست هاست...